بگو
هنوز عاشق چی گرگ موندی؟
عاشق کی؟
جرثومه دروغ و بازی و سنگدلی؟
پ.ن: متاسفم براتای دل ساده...
بگو
هنوز عاشق چی گرگ موندی؟
عاشق کی؟
جرثومه دروغ و بازی و سنگدلی؟
پ.ن: متاسفم براتای دل ساده...
عشق تو
میوه ممنوعه گرگ
اما
لبهایش
برای داشتنت
در دنیایی دیگر
جز
به
دعا
باز
نشد...!
پ.ن: مرا تو هم بی سببی نیستی...براستی,صلت کدام سلوکیای آهو...؟
مث گنجیشکای بی لونه و بی جای محله
جایی نیست
که از دست شماها
خلاص بشم
عایا؟
رجالههای حقیر متعفن؟
پ.ن: گرگ از نظراتتون,تفکراتتون و زر زراتون به غایت خسته است...
ما آبروی فقر و قناعت نمیبریم
با پادشه بگوی که روزی مقدر است...
پ.ن: برو برس به زندگیت, زندگی گرگ چیزی کم نداره!!!
نه گرگ بیهوده
گرد کوچه و بازار
میگشت
سالها
دهها
نشان گشنگی داشت
و
پی
مسکنی میگشت...!
میگشت
داشت
دیگه نداره اما
و دیگه نمیگرده
گرگ
از وادی طلب
داره
تازه
وارد
وادی
عشق
میشه...
پ.ن: همه هر چی تا امروز بهش گفتی عشق, عمو گرگ, در بهترین حالت , فقط طلب بود و بس...!
اگه من رفتم,
_که نمیرم_
_که حتی گرگ هم طاقت دوبار مردن را نداره_
آره...
اگه گرگ رفت
و تو موندی
جهان
وارث فرزند ما خواهد بود
حاصل عشقبازی ذهن زخمیگرگ
و صدای ناب تو...
و اگر
من موندم
و تورفتی
_که خواهی رفت_
_که حتی آهو هم طاقت دوبار دیوانگی را نداره_
آره...
اگه رفتی
و من موندم
بذار اسم من
همون جور که همیشه
با ناز و کرشمه
صدام میکردی
روی
پسرت
باشه...
پ.ن:
دردا که از آن آهوی مشکین سیه چشم
چون نافه بسی خون دلم در جگر افتاد
چاکراهای تازه نفس کشیده
سطحی از لذت را
در گرگ
این حیوان هماره لذتجو
رو کرده اند
که انتگرال تمام خرده لذتهای بظاهر عمیق دیروز
در برابرش
خطای آماری بیش نیست...!
پ.ن: گرگ هم کسی را که دوست داره میبوسه...
پ.ن2: ومن, عاشق روح تو هستم....
در اندرون من خسته دل
بودی
از روز الست
در جرعه جرعه جام می
در ساغر مینایی
در اندرون گرگ خسته
که هماره
در فغان و در غوغاهاهاهاها هه ههها بود...!
باز دست به زانوی خسته ام زده ام
منی که سالها
به کار جهانم
التفات نبود
باز، قصه رخ تو
و زانوی خسته گرگ
و جهان آراسته
چه ساز بود
چه لحن
بلبل خوش الحان گرگ
که از هند براتیش نبود هرگز
که در پرده عشق
زدی
و نای دلم
تا هنوز
تا همیشه
پر
ز
هواست...
پ.ن:به دوصد بام برآیم،ز دو صد دام در آیم؛ چه کنم آهوی جانم سر سودای تو دارد ...
در پنج وادی سلوک
عشق به خود
عشق به تو (ها!)
عشق به زیبایی
عشق به حقیقت
و امروز
آگاپه...
عشق بی قید و شرط
به همه کائنات
همه ما سوا
همه ذات هستی بخش
آگاپه
امروز
آغاز...
پ.ن: صورتت، تنت،روحت، و امروز ... یمیکه تو قطرهای از آنی...
استارتت زده شد
یه تک گاز بده تا برسی
این بار
نه از استریپ تیز خبری هست
نه از عکس یهویی
این بار
حتی از پوز زنی و رو کم کنی هم خبری نیست گرگ!
این بار
خودتی و خودت
بسم الله!
پ.ن: باز جرقه رو تو زدی. تو همیشه جات خاصه...
تعداد صفحات : 0